خب همین اول بگم که در این نوشته کلی حس خوب پیش رو داریم و قراره فیلم هندی شه :)). پس یه موزیک احساسی پلی کنین و آماده مطالعه اندکی درد دلِ یک عاشقِ آزمایشگاه و زیست شناسی باشید.
من کارشناسیم رو علوم آزمایشگاهی خوندم و دیدن نتیجه قبولی من در این رشته پشت کامپیوتر، همراه با بُهت، آه، اندوه و افسوس بود. هیچوقت یادم نمیره که تا ۳ روز بعد از اعلام نتایج چقدر اوضاع روحی بدی داشتم. اکثر بچه های تجربی با توجه به جو و شرایط اجتماع (قدیم بیشتر الان شاید کمتر)، تنها سه رشته رو به عنوان موفقیت دانشگاهی در نظر میگرفتن. من هم تحت تاثیر این جو، عدم قبولی خودم در سه رشته محبوب (پزشکی، دندان پزشکی و داروسازی) رو نتیجه شکست در کنکور می دونستم. اما از همین دوران به بعد متوجه شدم که اگر به خواسته ام نرسیدم خیلی خودم رو سرزنش نکنم، چون ممکنه تقدیر و سرنوشت برنامه جذاب تری برای من در نظر گرفته باشه. حقیقت ماجرا هم چیزی جز این نبود و علوم آزمایشگاهی تبدیل شد به بهترین اتفاق در زندگی من.
هیجانات این رشته و پتانسیل های کاری اون باعث شد تا از همون روزهای اول به فکر ارشد و بعد دکتری باشم. البته که من از دبیرستان اطلاعات مختصری در مورد بیوتکنولوژی داشتم و به همین جهت قبل از شروع رسمی دانشگاه، بیوتکنولوژی رشته مورد هدفم برای ارشد بود. امروز که در مقطع دکتری بیوتکنولوژی تحصیل می کنم از صمیم قلب خدا رو شکر می کنم که تلاش هام نتیجه داد و در مسیری قرار گرفتم که صبح به عشق کار و تلاش از خواب بیدار میشم.
اما چرا ناراحتی پیرامون وضع فعلی خانواده آزمایشگاهی
افردای که من رو میشناسن می دونن که خیلی اهل لیبل گذاشتن روی رشته ها و گرایش بندی های مختلف نیستم. امروز علوم مختلف مرزهاشون کمتر شده و رویکرد در دنیای پیشرفته، به استفاده از توانمندی و پتانسیل رشته های مختلف در کنار هم هست. اما چرا در ایران ما انقدر در تلاشیم که خودمون رو از هم جدا کنیم؟ به عقیده من علوم آزمایشگاهی یک حوزه جامع و وسیع هست. چه در بیمارستان و فضای بالینی و چه غیر بالینی همه در محیط آزماشگاه مشغول به کار هستیم. مگر کسی که در آزمایشگاه تحقیقاتی مشغول پژوهش برای تولید یک روش تشخیصی جدید هست، عضوی از خانواده بزرگ آزمایشگاه به حساب نمیاد؟
علت کدورت های مختلفی که طی سالیان اخیر بین دانشجویان زیست شناسی و علوم آزمایشگاهی رخ داده به عقیده من به نوع تفکر این اجتماع در مورد بازار کار برمیگرده. من خودم رو در جایگاهی نمیدونم که بخوام نظر بدم چه کسی حتما در چه فضایی باید استخدام و مشغول به کار بشه. چون برای این کار افرادی که تخصصش رو دارن باید نظر بدن و سیاست گذاری کنن. اما میدونم اینکه صرفا برای یک پوزیشن شغلی، هزاران دانشجو و کارمند از دو جناح، مدام در حال درگیری باشن، ضررش تنها به خود این دو گروه خواهد رسید.
ما به عنوان فعالین این حوزه که آزمایشگاه خانه دوممون هست، می تونیم بیشتر باهم تعامل داشته باشیم. خود این تعامل باعث خلق شغل و موقعیت های بهتر خواهد شد که ما رو از استرس کار پیدا کردن رها خواهد کرد. من روزی در بیمارستان و آزمایشگاه بالینی مشغول به کار بودم. امروز در آزمایشگاه تحقیقاتی. حضور در این دو محیط باعث شده به این باور برسم که نگرش زیستی و بالینی در کنار هم یک الزام هست. مثل این میمونه که کسی DNA رو نشناسه و همانندسازی رو ندونه، بعد در بخش مولکولی یک آزمایشگاه برای کووید-۱۹، روزانه PCR بگذاره و تمام شرایط رو هم تحت کنترل خودش داشته باشه!
رشد جمعی
موضوعی که من قلبا بهش باور داشتم و دارم رشد جمعی هست. این موضوع حتی بین رقبا هم وجود داره. بزرگترین کمپانی های دنیا که باهم در حال رقابت هم هستن، در بعضی نقاط تعاملاتی دارن که به دو شرکت کمک می کنه بازار رو حفظ کنن. این رفتار قابل تعمیم به زیست شناسی و علوم آزمایشگاهی هم هست. تعامل، اصلی ترین عامل برای خلق اتفاقات خوب در دنیای رقابتی امروز هست. نگرش های مختلف و ایده های جذاب و متنوع در کنار هم می تونن منجر به تولید یک محصول و یا خدمت بشن. اون هم محصول و خدمتی که نه تنها برا اعضای اون تیم، بلکه برای افراد دیگه هم می تونن خلق شغل کنن.
کشور ما امروز بیشتر از هر چیزی نیاز به نجات از این بحران اقتصادی داره. اقتصاد زیستی که اولویت بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا شده، می تونه نجات دهنده ما هم باشه. فرصتی که طی پاندمی کرونا ایجاد شد و پتانسیل حوزه هایی مثل زیست شناسی و بیوتکنولوژی رو به همه نشون داد، نباید از دست بره. یکی از جاهایی که اقتصاد زیستی می تونه به طرز عجیبی خلق ثروت کنه، حوزه های بالینی هست. حالا به نظرتون ادامه پیدا کردن کدورت های گذشته به استفاده هرچه بهتر از این فرصت منجر میشه؟ یا اون رو به طور کامل نابود خواهد کرد؟
طبیعتا یکی از مهم ترین حوزه ها، حوزه تشخیص هست که برای توسعه و تولید محصولات مرتبط با این حوزه، هم نگاه آزمایشگاهی بالینی و هم زیست شناسی لازم و ضروریه. تیم هایی که تونستن این تعامل رو ایجاد کنن، امروز به شرکت های موفقی تبدیل شدن که قطعا هم برای خودشون و هم اطرافیانشون تا سال ها درآمدزایی قابل توجهی خواهند داشت. از همه مهم تر…
حس اعتماد به نفس و خودباوری جذابی که به دنبال چنین موفقیت هایی حاصل میشه باعث ایجاد یک رضایت شغلی بی نظیر خواهد شد.
ایجاد تعامل
من به عنوان عضو کوچکی از خانواده علوم آزمایشگاهی و بیوتکنولوژی، سال هاست هدفم رو بر ایجاد تعامل گذاشتم و اتفاقا از این تعامل حس بهتر و نتیجه بهتری گرفتم. امیدوارم روزی برسه که همه افراد اجتماع بزرگ علوم آزمایشگاهی و زیست شناسی، قلبا به این باور برسیم که رسالت این دو رشته صرفا یک موقعیت شغلی خاص نیست. ما کنار هم می تونیم بهترین باشیم، بهترین ها رو خلق کنیم و از این همکاری ویترینی بسازیم که هم فعالین این رشته ها به حضورشون در این اجتماع افتخار کنن. از همه مهم تر، نسل های جدیدتر در سال های بعد به طور جدی به تحصیل در این مسیر فکر کنن و قبولی در بیولوژی، بیوتکنولوژی و علوم آزمایشگاهی آرزوی قلبی و اولویت اولشون باشه، نه صرفا یک انتخاب اجباری برای قبولی در دانشگاه.
یادمون نره که این ما هستیم که تعیین می کنیم چه جایگاهی داریم و ارزشمون چقدر هست.
امروز ۳۰ فروردین هست، زادروز حکیم جرجانی که به عنوان روز ملی آزمایشگاه و علوم آزمایشگاهی نام گذاری شده. این روز رو به همه همکاران و هم رشته ای های خودم، چه عزیزانی که در آزمایشگاه های بالینی مشغول تشخیص بیماری های مختلف و نجات جان انسان ها هستن و چه عزیزانی که در آزمایشگاه های تحقیقاتی با ایده پردازی و تلاش مداوم مشغول توسعه بهتر حوزه تشخیص هستن تبریک می گم. آروزی من امسال در این روز، تعامل و دوستی بیشتر بین همه افراد این خانواده بزرگ هست. امیدوارم همه با افتخار کنار هم کار کنیم و خودمون رو به دیگری برتر ندونیم، چون این کدورت ها فقط باعث درجا زدن و بعدها، حرکت رو به عقب این صنف بزرگ خواهد شد.
چقدر این نوشته برات مفید بود؟
از ۱ تا ۵ امتیاز بدید
میانگین رتبه 5 / 5. تعداد رای: 1
هنوز امتیازی ثبت نشده، اولین نفر باشید.